سیدیاسر جبرائیلی پژوهشگر مسائل راهبردی در صفحه شخصی خود نوشت:
نتیجه نهایی از مجموعه ۵۸ گزارش رند عبارت بودند از:
"۱. رقابت استراتژیک روسیه و واشنگتن طولانی مدت خواهد بود.
۲. کشورهایی که بینابین روسیه و ناتو قرار دارند(اوکراین، مولداوی، بلاروس، ارمنستان، گرجستان و آذربایجان) در مرکزیت این رقابت استراتژیک هستند.
۳. جنگ متعارف میان روسیه و آمریکا بعید است.
۴. انتظار میرود اقدامات خصمانه روسیه در سطحی پایین تر از آستانه جنگ تداوم یابد.
۵. دستاوردهای روسیه در این رقابت تاکنون محدود بوده است.
۶. آمریکا دست برتر را در رقابت دارد اما با سیاست های اشتباه میتواند این موقعیت را از دست بدهد.
۷. تعامل با روسیه برای آمریکا همچنان ممکن و مطلوب است.
۸. آمریکا میتواند به همپیمانان و شرکایش کمک کند تا تهدیدهای "منطقه خاکستری" (پایین تر از آستانه جنگ) را مدیریت کنند.
۹. این هم پیمانان و شرکا نقش کلیدی در کمک به برتری آمریکا در این رقابت استراتژیک دارند".
میتوان گفت که حمله روسیه به اوکراین و واکنش ضعیف آمریکا و همپیمانان آن، معادلات بسیاری را هم ناظر به رقابت دو کشور و هم ناظر به نظم جهانی مرتبط با این رقابت، تغییر داده و خواهد داد. میتوان گفت؛
۱. اوکراین به عنوان مهمتر کشور از آن ۶ کشور بینابین ناتو و مسکو -از نظر جمعیت، وسعت و موقعیت- مورد تعرض روسیه قرار گرفته و سرنوشت این جنگ، معادلات پیشین در رقابت استراتژیک مسکو-واشنگتن را به نفع روسیه تغییر خواهد داد و اینک میتوان گفت که روسیه هم دست برتر را بهدست آورده و هم از وضعیت "دستاورد محدود در رقابت" خارج شده است.
۲. با حمله به اوکراین، اقدامات خصمانه روسیه از سطح منطقه خاکستری (پائینتر از آستانه جنگ) عبور کرده و وارد منطقه قرمز (جنگ تمام عیار) شد، اما آمریکا و همپیمانان آن به تماشا نشستند و نتوانستند کمکی به یک عضو بالقوه ناتو کنند. یک تحلیلگر عرب به طنز نوشته بود "من و بایدن از خانه داریم جنگ اوکراین را نظاره میکنیم" و کنایه زده بود که هیچ تفاوتی میان او و رئیس جمهور آمریکا از نظر نقشآفرینی در جنگ اوکراین نیست؛ و واقع هم همین است. جنگ اوکراین یک ضربه حیثیتی به اقتدار جهانی آمریکا وارد کرد که تبعات آن منحصر به طنزگویی تحلیلگران و تحقیر بایدن در فجازی نخواهد بود.
۳. تنها واکنش قابل پیشبینی واشنگتن و شرکا، تحریم بود. آمریکا تحریم میکند چون در جعبه ابزار سیاست خارجیاش چیزی جز تحریم نمانده است. حتی اینک تحریمهایش نیز در حال بازدهی منفی است؛ مردم آمریکا کنایه میزنند که تاوان تحریم واشنگتن علیه دیگران را باید با افزایش قیمت سوخت بپردازند. رخدادهای چند دهه اخیر در غرب آسیا و شکستهای مفتضحانه آمریکا، موجب بیاعتبار شدن تهدیدهای نظامی آمریکا در سرتاسر جهان شده است و این بیاعتباری یک رابطه متقابل با حمله روسیه به اوکراین دارد. هم آن بیاعتباری در حمله بیمحابای مسکو نقش دارد و هم این حمله، آن بیاعتباری را تشدید میکند. در گرماگرم حمله روسیه به اوکراین، خبر درخواست کمک وزیر خارجه تایوان از آمریکا برای بازداشتن چین از حمله به کشورش بسیار جالب توجه است. میتوان درک کرد که رژیمهای وابسته و متکی به آمریکا در منطقه غرب آسیا نیز چه حس و حالی دارند. واکنش مفتضحانه آمریکا به حمله روسیه به اوکراین، زیرپای همه متکیان به قدرت آمریکا و متکدیان حمایت آمریکا را خالی کرده است.
۴. برخی گفتهاند برخلاف روسیه که همپیمان قابل توجهی در منازعاتی از این دست ندارد، آمریکا واجد همپیمان است. این مسئله طبیعی است. روسیه، شوروی سابق نیست که در راس یک بلوک ایدئولوژیک قرار داشته باشد. لذا کشورها از زاویه منافع خود در قبال تحولات اوکراین موضع میگیرند و خواهند گرفت. اما آمریکا امروز در راس یک بلوک بنام بلوک غرب قرار دارد که نظم کنونی محصول پیمان و شراکت میان اعضای این بلوک است و لذا واکنش جمعی اعضای بلوک بدیهی است. اما این همپیمانی و واکنش جمعی لزوما به معنی موفقیت در رقابتها و منازعات کنونی و آتی نیست. اروپا امروز به شکلی بیسابقه گرفتار بحران ویرانگر انرژی است و از قضا کلید این بحران در ید کشورهایی است که اروپاییها به سبب همپیمانی با آمریکا با آنها در موقعیت مخاصمه قرار گرفتهاند. لذا این همپیمانی و به تبع آن این نظم غربی در ضعیفترین موقعیت خود قرار دارد و نمیتواند اتفاق خاصی را در تحولات آینده جهان رقم زند. اروپا چارهای جز کوتاه آمدن در برابر پادشاهان انرژی جهان ندارد و این عقبنشینی اجباری، انزوای آمریکا و انکسار بیش از پیش نظم آمریکایی را در پی خواهد داشت.
نظر شما